منابع طبیعی تجدیدشونده منابع و ذخایری هستند که انسان در پیدایش آنها هیچگونه دخالتی ندارد واگر بهطور درست از آنها بهرهبرداری شود هیچوقت تمام یا غیر قابل بهرهبرداری نمیشوند. مراتع بخشی از منابع طبیعی هستند که به صورت اکوسیستمهایی از پوششهای گیاهی طبیعی کارکردهای بسیار مهمی در زندگی انسانها و جوامع بشری دارند. اگر مساحت کشور را 160 میلیون هکتار در نظر بگیریم طبق آخرین آمار سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری مساحت مراتع کشور بیش از 80 میلیون هکتار است. به عبارت دیگر، بیش از 50 درصد مساحت کشور عزیزمان را اکوسیستمهای مرتعی تشکیل میدهد که در صورت تخریب نکردن آنها و باقی ماندن به همان صورت طبیعی و خدادادی کارکردهای بسیار مهمی در زندگی انسان دارند. بخشی از این کارکردها عبارتند از:
• افزایش نفوذپذیری خاک و در نتیجه ذخیره هر چه بیشتر بارشهای طبیعی داخل خاک و تغذیه هر چه بیشتر سفرههای آبهای زیرزمینی و جلوگیری از سیلابها، در این زمینه نتایج تحقیقات متعدد نشان داده یک جامعه گیاهی طبیعی بدون تخریب حداکثر 10 درصد از میزان بارشها را به صورت سیلاب از خود عبور میدهد و بقیه بارش را در خاک نفوذ میدهد و سفرههای آبهای زیرزمینی را تغذیه میکند. در صورتی که اگر همین پوشش گیاهی تخریب شود حداقل بیش از 30 درصد بارشها به صورت سیلاب در سطح خاک حرکت میکند و از دسترس خارج میشود. آمارهای متعددی نشان میدهند تعداد سیلابها در سالهای اخیر به نحو چشمگیری افزایش پیدا کرده، چنانچه از 421 مورد سیل اتفاق افتاده از سال 1330 تا سال 1380 نزدیک به 74 درصد آن تنها مربوط به 20 سال اخیر (1380-1360) است. همزمان باید توجه داشت مساحت جنگلهای شمال طی 30 سال گذشته 22 درصد کاهش یافته که 17 درصد آن مربوط به 20 سال اخیر (1380-1360) است.
• جلوگیری از کاهش حاصلخیزی خاک و در نتیجه کاهش استفاده از کودهای شیمیایی: نتایج مطالعات متعدد نشان داده در یک اکوسیستم طبیعی و تخریب نشده میزان شسته شدن عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و گوگرد به ترتیب 9/2، 7/85، 8/414، 6/94 و 6/126 کیلوگرم، در هکتار در سال است، در صورتی که تخریب پوشش گیاهی منجر به شسته شدن و هدر رفتن این عناصر به ترتیب به میزان 79، 8/99، 640، 8/118 و 9/150 کیلوگرم در هکتار در سال است. واضح است کاهش این عناصر سبب فقر و کاهش حاصلخیزی خاک میشود و به تبع آن کشاورز مجبور به استفاده هر چه بیشتر از کودهای شیمیایی میشود که این عناصر غیرطبیعی شیمیایی توسط محصولات کشاورزی تولید شده وارد بدن انسان میشود و بهدلیل دفع نشدن و تجمع در بدن انواع بیماریهای کشنده را در انسان ایجاد میکند. در این میان واژه سونامی سرطان که این روزها به گوش میخورد قابل تامل است.
• جلوگیری از فرسایش و هدر رفتن خاک: وجود پوشش گیاهی طبیعی در سطح خاک از حمل و فرسایش خاک چه با آب و چه با باد جلوگیری میکند. مطالعات نشان دادهاند در شرایط طبیعی و تخریبنشده اکوسیستمهای مرتعی میزان خاک فرسایشیافته 85 درصد تن در هکتار در سال است و این رقم در مراتع تخریبشده توسط انسان و بدون پوشش گیاهی حدود 100 تن در هکتار در سال است. در این مورد وجود گرد و غبارهای مکرر در سالهای اخیر در کشور که منشاء داخلی دارند باید بسیار مورد توجه قرار گیرد که ناشی از تخریب پوشش گیاهی مراتع است. همچنین باید توجه داشت میزان فرسایش خاک در ایران یکی از بالاترین ارقام است-حدود 2 میلیارد تن در سال- و از آنجایی که به ازای هر تن فرسایش خاک 28 دلار خسارت برآورد میکنند 56 میلیارد دلار در سال خسارت به کشور وارد میشود. همچنین ذکر این نکته ضروری است که خاک حاصلخیز و قابل زراعت حدود 20 سانتیمتری اول خاک است که با از بین رفتن آن با آب یا باد عملا خاک زراعی این سرمایه خدادادی را با دست خود از بین بردهایم. سرمایه و نعمتی که کشورهای بسیاری دنبال آن هستند و حتی حاضرند آن را خریداری کنند.
این اکوسیستمها –مراتع- همچنین کارکردهای بسیار بیشتری مانند یک بانک ژنتیک بینظیر، گیاهان دارویی و صنعتی، اکوتوریسم، زیستگاه حیاتوحش و... را دارند که انشاا... بعدا به آنها پرداخته خواهد شد.
چالشها
همانگونه که اشاره شد طبق آخرین آمار سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری (سال 1383) سطح مراتع کشور در حال حاضر 1/86 میلیون هکتار است. در صورتی که طبق آمار همین سازمان در سال 1346، سطح مراتع بالغ بر 100 میلیون هکتار (19 میلیون هکتار مراتع با وضعیت خوب، 25 میلیون هکتار مراتع با وضعیت متوسط، 56 میلیون هکتار مراتع با وضعیت فقیر تا خیلی فقیر) بوده و در سال 1374 سطح مراتع 90 میلیون هکتار (3/9 میلیون هکتار مراتع با وضعیت خوب، 3/37 میلیون هکتار مراتع با وضعیت متوسط تا فقیر و 3/43 میلیون هکتار مراتع با وضعیت فقیر تا خیلی فقیر) بوده است. این آمار نشان میدهد در یک دوره 37 ساله (1383-1346) 14 میلیون هکتار یعنی حداقل سالانه حدود 370 هزار هکتار یا به عبارت دیگر هر 3 سال بیش از یک میلیون هکتار از مراتع از بین رفته است. همچنین کیفیت مراتع نیز به شدت از مراتع با وضعیت خوب به سمت مراتع با وضعیت متوسط و ضعیف گرایش پیدا کرده که کارکردهای حیاتی این اکوسیستمها را که به آنها اشاره شده متاثر میکند.
وجود تعداد زیاد دام مازاد بر ظرفیت مراتع یکی دیگر از چالشها و مشکلات این اکوسیستمهاست. طبق آمار سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری، از سال 1360 تا سال 1377 جمعیت دام سبک کشور تقریبا 2 برابر شده است. (در سال 1360 حدود 43 میلیون و در سال 1377 حدود 81 میلیون واحد دامی) اگرچه سرانه مصرف گوشت قرمز اندکی نیز کاهش یافته است. (البته در این مورد باید به افزایش جمعیت کشور نیز توجه شود.) این آمار نشان ميدهد میزان فشار دام بر مراتع طی 17 سال 2 برابر شده در صورتی که مراتع طی این سالها هیچگونه توسعهای نیافتهاند و در برابر این تخریب و فشار تاثیر مثبتی در مصرف گوشت قرمز کشور نداشتهاند. در حقیقت، با افزایش جمعیت دام کیفیت دامها از نظر وزن لاشه پایین آمده که مساله بسیار مهمی در تخریب مراتع و جنگلهاست. از مشکلات و چالشهای دیگری که در تخریب منابع طبیعی و مراتع نقش دارند میتوان به بهرهبرداری بیرویه از گیاهان دارویی و صنعتی، جنگلزدایی، فعالیتهای کشاورزی غیراصولی و توسعه صنعتی نام برد که همگی در جای خود حائز اهمیت هستند.
وظایف
با توجه به نقش منابع طبیعی در سلامت و امنیت زیستی کشور و وظیفه پدافند زیستی مبنی بر حفاظت و مصونسازی منابع ملی در برابر تهدیدات زیستی و مدیریت بحرانهای زیستی و کاهش آثار و عواقب آن، لازم است آحاد جامعه بهطور عام از نقش و اهمیت این منابع آگاه شوند و آموزشهای لازم برای حفظ و نگهداری منابع طبیعی در سطوح مختلف جامعه از طریق رسانههای مختلف، آموزش و پرورش و دانشگاهها داده شود. همچنین پایش و رصد دقیقی از نتایج برنامههای توسعهای دستگاههای ذیربط در جهت میزان توسعه منابع طبیعی یا جلوگیری از تخریب آن انجام گیرد و نقاط قوت و ضعف برنامههای توسعهای آشکار شود و در صورت ضرورت اصلاحات لازم انجام گیرد.