با افزايش دريانوردي و جابجایي انسانها براي تجارت و امور ديگر جانوران بسياري هم ناخواسته با وسايل حمل و نقل جابجا شدند.
از اين ميان تعدادي هم آگاهانه براي مقاصد تحقيقاتي يا كشاورزي به داخل كشور انتقال يافتند و بعد از كنترل خارج شدند مثل گياه آزولا كه قرار بود براي تنظيم ازت خاك استفاده شود و حالا در شمال كشور به يك آفت تبديل شده است.
شانهدار مهاجم درياي مازندران هم جانور شفاف و بيضي شكلي است كه ابتدا از طريق آب توازن كشتيها از سواحل جنوبي ايالات متحده آمريكا به درياي مديترانه رسيد، پس از آن درياي سياه و سرانجام از طريق آب توازن كشتيهایي كه از كانال ولگادن به درياي مازندران آمدند، به اين دريا راه يافت و درياي شمال ايران را از غذاي كيلكا ماهيان و ساير آبزيان تهي ساخت. همه گونههاي مهاجم داراي بلوغ زودهنگام و قدرت تكثير انفجاري هستند و قدرت تطابق بالایي با محيط دارند و در نبود يا كمبود دشمنان طبيعي زيستگاه و منابع غذایي گياهان و جانوران بومي را تصرف و عرصه را بر آنها تنگ ميكنند و توازن زيستگاه به هم ميخورد. حالا راكونها هم به مناطق شمالي ايران هجوم آورده اند.
اين جانور، بومي آمريكاي شمالي است و از كانادا تا پاناما پراكنش دارد و اولين بار در سالهاي اواخر 60 و اوايل 70 در تالش ديده شده است.
داستان ورود اين حيوان به شمال كشور از جایي آغاز شد كه مزارع پرورش پوست شوروي سابق اقدام به پرورش اين حيوان كردند. پس از فروپاشي شوروي و تشكيل جمهوريهای آسياي ميانه، با پایين آمدن قيمت خز اين جانور و غيراقتصادي شدن پرورش آن، به جاي آنكه اين حيوانات را به زادگاهشان برگردانند و در همانجا رها كنند، يا آنها را معدوم كنند در همان منطقه رها كردند و اين جانوران از كشورهاي همسايه شمالي كمكم راه خود را به ايران باز كردند.
حالا اين جانور زيبا و نقابدار مهاجم در نبود دشمن طبيعي و جانوري كه بتواند جمعيت آن را كنترل كند، دارد تكثير مي شود و روز به روز بر جمعيت آن افزوده ميشود. به گفته آقاي كهرم، مشاور سازمان حفاظت محيطزيست، اين جانور بسيار مهاجم است و بايد هر چه زودتر چارهاي براي آن انديشيده شود. به هر حال، ريشه كن كردن گونه هاي مهاجم به طور كامل بسيار بعيد است و بايد با اعمال راهكارهایي جمعيت آن را پايش و مديريت کرد. اما كار به همين جا ختم نمي شود. كشور ما و همه كشورهاي جهان هنوز هم در معرض هجوم گونه هاي مهاجم جديدي قرار دارد.
ماهي تيلاپيلا كه اخيرا مصرف آن در ايران رواج پيدا كرده و مزارعي هم براي پرورش آن تعبيه شده منتظر است تا در اثر كوچكترين غفلتي به آبهاي آزاد راه يابد و عرصه را بر ماهي هاي بومي تنگ كند. مشكل گونه هاي مهاجم هم از پيامدهاي ارتباطات و صنعتي شدن است و فقط به ايران هم اختصاص ندارد. بايد با راهكارهایي آن را كنترل کرد. پايش و مديريت بندرگاهها و ساير مبادي ورودي كشور شايد بتواند كمكي باشد براي كنترل جمعيت اين گونهها. آب توازن كشتيها از ديگر عوامل ورود گونههاي مهاجم است كه بايد چاره اي براي آن انديشيد.