جنگ زیستی (Biological Warfare) عبارت است از استفاده از عوامل زیستی، اعم از باكتريها، ويروسها، گياهان، حيوانات... و فراوردههاي آنها به منظور اهداف خصمانه ولي در عمل، واژه «تروريسمزیستی» را هم به معني ارعاب و هم به مفهوم جنگ زیستی،به كار میبرند.
عوامل سببي تروريسمزیستی
اين عوامل را به صورتهاي مختلفي طبقهبنديکردهاند كه ذيلا به برخي از آنها اشاره میشود:
گروه «الف» شامل بیماریهای میشوند که:
• به آساني منتشر ميشوند يا از فردي به فرد ديگر انتقال میيابند.
• موارد مرگ زيادي به بار میآورند و اثر مهمي بر بهداشت عمومي دارند.
• باعث ايجاد وحشت عمومي و از هم پاشيدگي جامعه ميشوند.
• برای جبران آسیبهای بهداشتي ناشي از آنها و سازماندهي مجدد، به عمليات ويژهای نیاز است.
از بیماریهای که میتوان در این گروه قرار داد میتوان عوامل بیماریهای آبله، سیاهزخم، طاعون، بوتولیسم، تولارمی، تب لاسا و تب هموراژیک آرژانتینی را نام برد.
گروه «ب» شامل بیماریهای میشوند که:
• با سهولت نسبي انتشار میيابند.
• بيماري با شدت متوسط و مرگ و مير پاييني به بار میآورند.
• به اقدامات تشخيصي خاص و نظارت بعدي نیاز دارند.
از بیماریهایی که در این دسته قرار میگیرند، میتوان به تبکیو، بروسلوز، گلانذرز، وبا، اشریشیا کولی، شیگلا دیسانتره و سالمونلوز اشاره کرد.
گروه «ج» شامل بیماریهای میشوند که:
شامل پاتوژنهاي نوپديدي هستند كه با بهرهگيري از مهندسي ژنتيك، قابليت تغيير به منظور توليد و انتشار انبوه را دارند، زيرا:
• در دسترس هستند.
• به آساني قابل توليد و انتشارند.
• داراي قابليت ايجاد بيماري در سطح وسيع، كشندگي زياد و اثر تخريبي عظيم بر پيكره بهداشت عمومي هستند.
از بیماریهای که در این گروه قرار میگیرند میتوان تب زرد، ویروسهای عامل تب خونریزی دهنده منتقله از طریق کنه و ویروسهای هانتا را نام برد.
یک عامل میکروبی باید چه ویژگیهای داشته باشد تا بهعنوان جنگافزار زیستی بتوان از آن استفاده کرد؟
• قابليت اطمينان بالا
• قابلیت هدفگيري دقيق به سمت دشمن
• قيمت نازل
• قابليت توليد
• افشانه پايدار
• ايجاد همهگيري در سطح محدود
با توجه به این موارد میتوان گفت که عوامل مولد سياهزخم، انسفاليتهاي اسبي، طاعون، تولارمي، بروسلوز، تب کیوتبهاي خونريزي دهنده و آبله، گزینههای مناسبی برای تروریسمزیستیاند.
میزان مرگ و ناتوانی در یک حمله ترور زیستی
شکل صفحه بعد مقايسه ميزان ناتواني و مرگ ناشي از انتشار عمدي یكهزار كيلوگرم از عوامل عفونتزاي مختلف است. همانطور كه قبلا نيز اشاره شد، عوامل زیستی را بر حسب ميزان كشندگي و ناتواني حاصل از آنها نيز طبقهبندي میكنند بنابراین همانگونه كه در شکل صفحه بعد ملاحظه میشود، خاصيت كشندگي باسيل سياهزخم، خيلي بيشتر از عامل تولارمي و اين خاصيت بروسلا و عامل تب کیو از بسياري از بيماريهاي ديگر كمتر است. سازمان جهاني بهداشت تخمين زده است رهاسازي 50 كيلوگرم اسپور آنتراكس(سیاه زخم) در طول يك خط 2 كيلومتري در يك جمعيت 500 هزار نفري باعث 125 هزار مورد عفونت و 9500 مورد مرگ میشود كه در مقايسه با ساير جنگافزارها رقم عظيمي را تشكيل ميدهد. سازمان مزبور، تخمين زده است كه با آزادسازي 100 كيلوگرم افشانه حاوي اسپور آنتراكس بر فراز شهر واشنگتن، حدود 130 هزار تا 3 ميليون نفر به هلاكت خواهند رسيد كه قابل مقايسه با قدرت تخريبي يك بمب هيدروژني است. نگاهي به حادثه دلخراش همهگيري سياهزخم تنفسي در سال 1979 در روسیه كه طي آن 66 نفر، جان خود را از دست دادند هم نشاندهنده قدرت تخريبي اسپور سياهزخم، بهعنوان يك سلاح زیستی است و هم دليل واضحي بر اين مدعا كه سلاحهاي زیستی را از سالها قبل ساخته و به مقادير فراواني انبار كردهاند. اين همهگيري در حالي رخ داد كه در يك موسسه كه ظاهرا به نام موسسه تحقيقات زیستی بوده است، طوفان سهمگيني باعث شكسته شدن شيشه تعدادي از پنجرهها و پراكنده شدن مقادير زيادي پر مرغ يا ساير پرندگان در فضا و به دنبال آن در عرض 4-3 روز بروز يك بيماري تنفسي شبيه به عفونتهاي تنفسي ويروسي در كساني كه در معرض وزش باد در محدوده مكاني مزبور بودهاند، شد و هر چند همگي ظاهرا در عرض چند روز بهبود یافتند ولي به فاصله كوتاهي مجددا همان علائم با شدت هر چه تمامتر بروزکرد، عده زيادي از آنان در تابلو مدياستينيت خونريزي دهنده، جان خود را از دست دادند. سرانجام مشخص شد كه پرها را برای مقاصد نظامي، آغشته به اسپور سياهزخم كرده بودهاند.
هر چند آبله از سال 1977 ریشهکن شده است ولی ویروس عامل آن در مرکز کنترل بیماریها، روسیه و سازمان جهاني بهداشت نگهداري میشود و بیم آن ميرود كه جنگافروزان و بيوتروريستها در خارج از اين سازمانها به آن دسترسي پيدا کنند و بهعنوان جنگافزار زیستی، از آن استفاده کنند. اين بيماري يكي از بيماريهاي ويروسي به شدت مسري است كه با ميزان مرگ و مير بالايي همراه بوده است. این بیماری در 30 درصد موارد، منجر به مرگ میشود. ضمنا محدود به شرايط اقليمي خاصي نیست در هر فصلي از سال ممكن است بروز کند. سازمانجهانیبهداشت زماني این بیماری را بهعنوان مخربترين بيماري عفوني مطرح کرده است و توسط سازمان مزبور اعلام شدهاست. طبق اسناد موجود، روسيه داراي تجهيزات و وسايلي است كه قادر به توليد هزاران كيلوگرم ويروس آبله در طول سال است. افشانههاي حاوي ويروس آبله هم به آساني قابل انتشار هستند. حتي مقادير كمي از آن قابليت عفونتزايي دارد و بهسرعت از افراد آلوده به افراد سالم انتقال میيابد و از طريق تماس با لباس بيماران نيز قابل سرايت است. از آنجا كه طي طغيانها و همهگيريهاي مرتبط با تروريسمزیستی، معمولا فرصت كافي براي اثبات عوامل سببي و تشخيص قطعي وجود ندارد با بهرهگيري از مراقبت و رويارويي با نشانگان بالينی و استفاده از اقدامهای آزمايشگاهي با پاسخدهي سريع نظير انواع رنگآميزي، آزمونهاي سرمي آنتيژني و تصويربرداريهاي مختلف، به تشخيصهاي محتمل میپردازيم و بر آن اساس، اقدامات درماني و اپيدميولوژيك لازم را آغاز میكنيم. به عبارت ديگر، در سيستم مراقبت سنتي، معمولا به پيگيري بيماريها پرداخته میشود در حالي كه در سيستم مراقبت سندروميك، اطلاعات مربوط به نشانههاي موجود در بيماران، جمعآوري میشود و پس از قرار دادن مجموعهای از آنها در قالبهاي تعريف شده قبلي (نشانگان یا سندروم) به تشخيصهاي محتمل و زودرس، دست میيابيم. پس نظام مراقبتی که برای جلوگیری از یک حمله ترور زیستی انجام میشود، نظام مراقبت سندرومیک است.
تشخیص حمله ترور زیستی
شناخت یک حمله ترور زیستی به همت فراوان دستگاههای بهداشتی و سایر ارگانها نیاز دارد و حتی با وجود آن، تایید حمله ترور زیستی بسیار کار سختی است و به تحقیقات فراوان پیرامون این واقعه در صورت رخداد آن نیاز است. سعی میشود راههایی را که میتوان یک حمله ترور زیستی را تشخیص داد، بیان کنیم. بديهي است كه هيچكدام از این موارد به تنهايي، حاكي از استفاده عمدي از يك عامل زیستی نیست ولي وقتي مجموعهاي از آنها را در نظر بگيريم، ممكن است سودمند باشد:
• وقوع همهگيري وسيع همراه با موارد بيش از حد انتظار، بهخصوص در يك جمعيت غيرمجتمع
• بيشتر بودن شدت بيماري در مقايسه با حالتهای عادي آن بهخصوص وقتي از راههايي غير از راه معمول منتقل شده است. مثلا شيوع بيماري استنشاقي نظير آنچه كه در شوروي سابق رخ داد و پس از بروز حادثهای كه منجر به آزاد شدن پرهاي آغشته به اسپور سياهزخم شد. افرادي كه در آن فضا تنفس کردهاند، دچار سياهزخم تنفسي شدند و عده كثيري از آنان جان خود را از دست دادند.
• مواجه شدن با نوعي بيماري كه براي يك
منطقهخاص بهخصوص غيرمعمول محسوب میشود یا در فصلي غير از فصل رايج آن بروز میکند يا بدون وجود حامل طبيعی انتقال مییابد.
بروز چند همهگيري همزمان ناشي از چند بيماري عفوني مختلف
• همهگيري يك بيماري مشترك در بين حيوانات با موارد ابتلای انساني
• بروز بيماري ناشي از سويههاي غيرمعمول يك ميكروارگانيسم يا ناشي از سويههاي مقاوم به دارويي كه از اين لحاظ با سويههاي جاري تفاوت دارند.
• بالا بودن ميزان حمله در كساني كه در مناطق خاصي نظير ساختمانهايي بودهاند كه افشانههايي در فضاي محدود محل استقرار آنها رها شده و پايين بودن ميزان موارد ابتلا در كساني كه به هنگام آزاد شدن افشانه، در ساختمانهاي سرپوشيده حضور داشتهاند.
• كسب خبر در اين خصوص كه دشمن توانسته است به عامل يا عوامل عفونتزاي خاصي دست يابد.
• ادعاي دشمن مبني بر اينكه از يك عامل زیستی استفاده كرده است.
• مشاهده آزاد شدن يك عامل زیستی از طريق تجهيزات، جنگافزارها يا به صورت پنهاني. حتي با وجود بيش از يك شاخص از معيارهاي فوق، به آساني نميتوان ثابت كرد كه طغيان يك بيماري، ناشي از انگيزههاي خيانتكارانه بوده و به اصطلاح، نوعي جنگ زیستی است .مثلا طي دوران جنگ عراق و ايران با چند همهگيري غيرمنتظره بيماريهاي عفوني نظير ليشمانيوز پوستي در خوزستان و هپاتيت E و تيفوئيد در كرمانشاه مواجه شديم كه هر چند در ابتدا شك تروريسمزیستی را برميانگيخت ولي سرانجام رفع شبهه شد و مداركي مبني بر اهداف تروريسمزیستی، به دست نيامد.
اصول پيشگيري از تروريسمزیستی
جنگهاي زیستی و آمادگي دفاع زیستی
1. پيشگيري اوليه:
• آموزش و ارتقای آگاهيهاي افراد در معرض خطر
• واكسيناسيون جمعيتهاي در معرض خطر با واكسنهاي موجود
• پيشگيري دارويي (كموپروفيلاكسي) پس از تماس در صورت امكان
• جمع شدن كشورها حول محورهاي مشترك و عام المنفعه و خودداري از دامن زدن به اختلافات ارضي، سياسي، نژادي، مذهبي و امثال آن
• قطع زنجيره انتقال بيماريهاي مسري ناشي از تروريسمزیستی
• منع تهيه و استفاده از سلاحهايزیستی
• به كارگيري تدابير لازم به منظور جلوگيري از انتقال بيماريهاي مشترك
• استفاده از تجهيزات و لباسهاي محافظتي بهوسیله كاركنان پزشكي و بهداشت به هنگام تماس با بيماريهاي مسري ناشي از تروريسمزیستی
• آرام نگهداشتن توده مردم به منظور جلوگيري از بروز همهگيري رعب و وحشت
2. پيشگيري ثانويه:
• تشخيص و درمان به موقع مصدومان ناشي از حمله در صورت درمانپذير بودن بيماري
• كنترل رعب و وحشت با بهرهگيري از تدابير روانشناختي و خودداري از پنهانکاري و جلوگيري از بروز تضادهاي احتمالي در اظهارنظرهاي مسئولان ذيربط
3. پيشگيري ثالثيه:
• توانبخشي بهبوديافتگاني كه دچار عوارض پايداري شدهاند با بهرهگيري از اعمال جراحي و وسايل فيزيكي
منبع: کتاب جامع بهداشت عمومی
فصل9، گفتار 10 ، دکتر حسین حاتمی